«حومه» ماحصل کار و مطالعه طبیب آرام در سال های اخیر با محوریت زیست در حومه شهر تهران و بالاخص با تمرکز بر سگ است. روند آثار و گوناگونی تکنیک و مواجهه، تلاش و کندوکاو او برای شناخت جنبه های مختلف فضای پیرامون شهر را نمایان می سازد. سگ های طبیب امانه در معنای عام؛ حیوانی از یک رده و گونه و جانوری میان سایر جانداران، بلکه سگِ ولگردِ حومۀ شهر است و این انتخابِ عامدانه، ناشی از تجربه زیسته و بازتاب شرایط اجتماعی اوست.
امروزه بافت شهری متاثر از رشد و گسترش بی رویه، در مرزهای خود به ساحتی ناهمگن، پراکنده و بی تعادل بدل گشته که محل تجمع و سرریز معضلات شهری است. جمعیت فزایندۀ به حاشیه رانده شده، در گفتمانِ غالبِ مرکزگرا، به مغلوبی ناهنجار و ناسازگار علیه نظم مسلط بدل می گردد. حومه ها ضمن اتصال به فضا و بافت شهری، ساکنین خود را به واسطه حضور در ساختاری گسسته، با هویت متفاوتی بازتعریف می نمایند. سگ ها، این همنشینان تاریخی، منفرد و جدا افتاده در طبیعتِ رو به اضمحلال، عاطل و بی تعلق به حال خود رها شده و به سگِ ولگرد، تغییر ماهیت می یابد. نمایندگانِ اجتماعِ گسستۀ دور از مرکز، با پاهای کشیده و لاغر و گوشهای فروافتاده، بی وقار در «حومه» پرسه می زنند.
طراحی ها و مجسمه های طبیب در عین شباهت با مطالعات آناتومی و حرکت شناسی آکادمیک و نمایش تسلط او بر ماده و ساخت، کنکاش و جستجویی شورمندانه برای کشف امکانات و ظرفیت های بیانی و استخراج مفاهیم انسانی و عواطف بشری از ناانسانند. آثار در کنه خود نمایانگر وضعیت و امری انسانی هستند که از خلال بافت میان تهی و اشکال گسسته بدن ها و در پیوست با شرایط محیط در تراوش است. بدن، نمودِ بی عدالتی و جایگاه سوء تغذیه، بیماری و ترس است و سگ های «حومه» تجلی گرسنگی، عدم امنیت و تعارضاتی هستند که از میان عضلات درهم و فضاهای خالی رخ نموده و سرنوشتِ اقلیتِ ناخواسته ای که بسان اشتباهی فاحش و بی بازگشت، به حذف و نابودی محکوم است را آشکار می سازد. انتخاب حالت های غیر فاخر و کمتر محبوب و نمایش لحظات و سکنات کاملاً سگی، امری آگاهانه و ناشی از شناخت عمیق هنرمند از این موجود است. بی هدفی، انفعال، تسلیم و تندادگی به وضع حاضر، بی پرده و عریان در سگ های «حومه» هویدا است. «حومه» محل تلاقیِ مرکز و حاشیه و نمود جدالی نابرابر و غیرانسانی در دنیایی سراسر انسانی است.
آبان هزار و چهارصد – نگار نادری پور
هنرمند: طبیب آرام