فرار میکند
فرار میکند
میایستد
به پشتسر نگاه میکند
فرار میکند!
خانههای مهدیه سهرابی، چنان در تاریکی فرو رفتهاَند که گویی با سرابی در تیرهترین لحظهی شب مواجهیم. هیچ احساس امنیت و گرمایی از این شکلهای آشنا و جداشده ساطع نمیشود. بریده شده و یکه درون جرمِ چگالی از تاریکی غوطهوراَند.
شکل بیرونی خانهها اگرچه دارای لبههای تیز و قاطع است اما بر علیه هندسه عمل میکند، تخت و بدون عمق در صورت!
شدت تعارض و تنافر شکلهای مهدیه با مفهوم عمومی و اَمن خانه، خبر از رخدادی میدهد. رخدادی کشدار و خَلیده در تاروپود زمان و مکان.
چیزی از دست رفته است!
چیزی، قابلیت بازگشت ندارد!
اعجاب این تصاویر در این ایجاد فاصله از لحظهی تلخ وقوع رخداد، خودنمایی میکند؛ لحظهی زیبای آزادی.